کد مطلب: 96679 تعداد بازدید: ۴۹۸

معاونت فرهنگی مدیریت حوزه علمیه خواهران استان زنجان برگزار کر

جلسه شرح نامه 35 نهج البلاغه

چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۴۷:۱۰
معاونت فرهنگی مدیریت حوزه علمیه خواهران استان زنجان، با هدف برگزاری جلسات اخلاق،‌جلسات شرح و تفسیر نامه 35 نهج البلاغه را با حضور حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای صادقی، روزهای یکشنبه و سه شنبه هر هفته برگزار می نماید.

پیرو برگزاری جلسات تفسیر نامه 35 نهج البلاغه در روزهای یکشنبه و سه شنبه هر هفته، جلسه سوم روز سه شنبه مورخه 15 مهرماه در محل سالن جلسات مدیریت حوزه علمیه خواهران با حضور حجت السلام و المسلمین جناب آقای صادقی، برگزار شد.

در این جلسه، مدیر محترم حوزه علمیه خواهران و استاد و پژوهشگر حوزه به تبیین فراز «مْلِكْ هَواكَ، وَ شُحَّ بِنَفْسِكَ عَمّا لايَحِلُّ لَكَ، فَاِنَّ الشُّحَّ بِالنَّفْسِ ... وَ قَدِ اسْتَكْفاكَ اَمْرَهُمْ، وَ ابْتَلاكَ بِهِمْ» پرداختند.

اولین نکته ایی که در این فراز مورد توجه حضرت علی (ع) است، مهار کردن هوای نفس می باشد.

همه افراد هوای نفس دارند . هوی در لغت به معنای خواسته و خواهش درونی انسان است چه خوب و چه بد! غالبا کاربرد این کلمه در خواسته های بد است و هوای نفس انسان می خواهد که هیچ گونه مهاری را نداشته باشد و به خواهش های خود دست پیدا کند.

انسان در صورتی می تواند به سعادت دست پیدا کند که هوای نفس خود را به دست بگیرد.

لذا امیرالمومنین(ع) ریشه فضایل اخلاقی را مهار نفس می داند و ریشه زذایل اخلاقی را پیروی از نفس معرفی می کند. عدم پیروی از هوی نفس به صورت صریح در آیات قرآنی وارد شده است:

در سوره «ص» آیه 26 می فرماید: «یا داوُدُ إِنّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النّاسِ بِالْحَقِّ وَ لاتَتَّبِعِ الْهَوى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ»

در سوره نساء ایه 135:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىأَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ  إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَىبِهِمَا  فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا  وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا»

از طرفی نسبت به شح نفس در سوره تغابن آیه 16 می فرماید: فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِکُمْ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

تا می توانید تقوای الهی پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که برای شما بهتر است و کسانی که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند!

توصیه های مصداقی و رفتاری حضرت علی(ع) از اینجا شروع می شود و می فرماید:

اَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ : قلب خود را با محبت برای مردم بپوشان تا مردم با رحمت، محبت و لطف ایشان روبرو شوند.

خداوند در سوره مبارکه ال عمران آیه 159 می فرماید: فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَي اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَکِّلينَ

رحمت در اخلاق باعث شده بود که مردم با مدارا و برمی رفتار کنند اگر درشتخویی بود از اطراف حضرت می رفتند.

 

وَ لاتَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضارِياً

لذا نسبت به مردم درنده خو نباش علت این امر در بیان امیرالمومنین اینگونه آمده است: زیرا مردم یا برادر دینی تو هستند که اقتضای برادر دینی تو رحمت و محبت و لطف است . یا در آفرینش مثل تو هستند.

این دو جمله مبنای محبت به دیگران است. انسان دارای کرامت است این کرامت و شرافت ذاتی است« و لقد کرمنا بنی آدم» و از طرفی یکسانی در خلقت« انا خلقناکم من ذکر و انثی» و یکسانی در آفرینش به اخوت و برادری برمی گردد.

ممکن است سوالی پیش آید که چگونه ممکن است در مقابل خطای دیگران رحم و مروت داشته باشیم؟ ممکن است لغزش به وجود آید و انسان دچار لغزش شودچه به صورت عمد و چه خطایی، به هرحال انسان جانب مهربانی داشته باشد و در این مساله نگاه توحیدی هم باید داشته باشد یعنی انسان دیگران را ببخشد همانگونه که دوست دارد خدا لغزش های او را ببخشد.

مگر انسان نمی خواهد که خداوند او را ببخش و حتی آثار گناه را هم از بین ببرد؛ پس تو هم با مردم اینگونه باش.

فَاَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ  اگر انسان نمی خواهد مردم را ببخشید چگونه است انتظار دارد که خداوند او را ببخشید.

فَاِنَّكَ فَوْقَهُمْ، وَ والِى الاْمْرِ عَلَيْكَ فَوْقَكَ، وَ اللّهُ فَوْقَ مَنْ وَلاّكَ حضرت علی(ع) با این بیان به مشروعیت سیاسی هم جنبه توحیدی داده است . ولایت انسان به ولایت خدا بر می گردد لذا این مشروعیت الهی است نه انتخابی! لذا در اینجا هم مساله تربیتی را مطرح می کنند و هم جنبه سیاسی لذا اگر انسان از خدا انتظار بخشش دارد پس خود نسبت به بندگان بخشش داشته باشد؛ خداوند امر بندگان را به تو داده و خواسته است امر مردم به دست تو انجام شود؛ پس خدا تو را با مردم آزمایش می کند. لذا حاکم  در معرض آزمایش است.