موسسه آموزش عالی نورالزهرا برگزار کرد
نشست تخصصی «بررسی تطبیقی جریان های کلامی تفسیری»
یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۴۸:۳۴
در راستای سلسله نشست های کلام پژوهی، نشست تخصصی"بررسی تطبیقی جریان های کلامی تفسیری" درموسسه آموزش عالی حوزوی نورالزهرا(س) زنجان برگزار شد.در این نشست که به همت انجمن پژوهه و با حضور پژوهشگران و اساتیدسطح2 رشته های کلام و تفسیر برپا می شد،طلاب ضمن آشنایی با آثارو فعالیت های پژوهشی یکی از پژوهشگران برتراستانی حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای صادقی،در جریان دستاوردهای پژوهش "بررسی تطبیقی جریان های کلامی وتفسیری" نیز قرارگرفتند.
در آغاز نشست،این استاد حوزه ضمن ارائه تعریف مختصری از تفسیر و کلام وجریان های کلامی وتفسیری فرمودند:"منظور از جریان تفسیری،گرایشی تفسیری است که تحت تاثیر عقاید خاص و اصول تفسیری ویژه بروز پیدا میکند و در گذر زمان مورد توجه گروهی قرار گیرد."ایشان در خصوص ضرورت و فواید بررسی جریانهای کلامی تفسیری گفتند:
"1-آگاهی از استدلال به آیه برای اثبات دیدگاه کلامی 2- شناخت استفاده از دیدگاه کلامی در تفسیر آیه3- آشنایی با نقاط مشترک و اختلافی میان جریانها4-دفاع از عقاید و پاسخ گویی به شبهات5-تفسیر آیات بر اساس مبانی کلامی از مهم ترین بایسته های این بررسی هاست."
ایشان در ادامه به تبیین دیدگاه ها و مبانی و اصول تفسیری تعدادی از مهمترین جریان های تفسیری از جمله امامیه،معتزلی و اشعریه پرداختندو افزودند:" امامیه به گروهی از مسلمانان گفته میشود که به وجوب و وجود امامت در هر زمان عقیده دارند و نصّ جلیّ، عصمت و کمال را برای هر امام واجب میدانند. به بیان دیگر، گروهی که به نصّ جلیّ بر امامت دوازده نفر امام از اهل بیت پیامبر(ص) باور دارند اصول تفسیری امامیه بدین شرحند: 1. امکان فهم قرآن برای توده انسانها 2. تدبر در آیات و اصالت دادن به آن با در نظر داشتن أ. رعایت ظواهر آیات ب. عنایت به سیاق آیات ج. نگاه جامع به آیات و جمع میان آنها 3. عقل گرایی اعتدالی در تفسیر 4. استفاده از روایات اهل بیت(ع) به ویژه در تفسیر آیات متشابه 5. تأویل و ارجاع متشابهات به محکمات . برخی از مهمترین مفسران و کتابهای تفسیری امامیه عبارتند از: شیخ طوسی مؤلف «التبیان فی تفسیر القرآن»(385-468ق) امین الاسلام طبرسی، مؤلف «مجمع البیان فی تفسیر القرآن» و «جوامع الجامع»(468-548ق) ، علامه طباطبائی، مؤلف «المیزان فی تفسیر القرآن»(1321-1402ق) و آیت الله جوادی آملی، مؤلف «تفسیر تسنیم»(1312ش-).اما اصول تفسیری جریان معتزله 1. امکان فهم قرآن برای توده انسانها 2. عقلگرایی3. تقدم عقل بر ظواهر روایات4. بیاعتنایی به روایات اهل بیت:5. برخورد گزینشی با آیات قرآن و نداشتن نگاه جامع بوده است. ومهمترین مفسران و کتابهای تفسیراین مکتب 1 کعبی بلخی، مؤلف «التفسیر الکبیر» و ...( 273-319ق) 2. ابومسلم اصفهانى، مؤلف «جامع التأویل لمحکم التنزیل» (254-322ق)3ماوردی مؤلف «النكت و العيون، تفسیر الماوردی» (364-450 ق) 4.زمخشری، مؤلف «الكشاف» (467- 538 ق) می باشند.در خصوص جریان تفسیری اشعریه باید گفت: اشاعره گروهی از پیروان مکتب خلفا هستند که از ابوالحسن اشعری(260-324ق) پیروی میکنند. ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری از نوادگان ابوموسی اشعری، نخست مذهب اعتزال را داشت و از شاگردان ابوعلی جبائی رئیس معتزله بصره بود. وی در سن چهل سالگی در سال(300ه) هجری از اعتزال برگشت و مذهب اشعریه را بنیان نهاد. نقل شده است روزی اشعری بالای منبر گفت: اشهدوا انی کنت علی غیر دین الاسلام و انی اسلمت الساعة و انی تائب من الاعتزال. اصول تفسیری اشاعره: 1.ظاهر گرایی 2. حدیث گرایی به ویژه گرایش فراوان به روایات صحابه 3. تقدم روایات بر عقل بودند."
در ادامه نشست استاد به آسیب شناسی مبانی دو مکتب معتزلی واشعری اشاره کردند و فرمودند:" 1. افراط در حدیثگرایی 2. عدم نقد روایات صحابه 3. بیتوجهی به ظواهر آیات 4.بیتوجهی به عقل 5. بیاعتنایی به روایات اهل بیت:6. برخورد گزینشی با آیات قرآن و نداشتن نگاه جامع از مهم ترین دلایل عدم توفیق این جریان ها در تفسیر صحیح قرآن بوده است."از منظر این محقق، از جمله مبانی کلامی تاثیر گذار در تفسیر قرآن نوع تبیینی است که این مکاتب از مساله شفاعت و وجوب از خدا وتعدادی دیگر از آموزه های کلامی داشته اند.
لذا در پایان نشست ایشان به وجوه افتراق و کیفیت تبیین آموزه ی"شفاعت" به عنوان یکی از مصادیق اختلاف مبانی کلامی جریان ها پرداخته و فرمودند:"یکی از مسائل قطعی قیامت، شفاعت اولیای الهی به ویژه شفاعت رسول اکرم(ص) است؛گرچه در جزئیات آن اختلاف وجود دارد. از دیدگاه معتزله، شفاعت رسول اکرم(ص) فقط نسبت به مؤمنان و برای طلب منافع و افزایش ثواب و فضیلت و ترفیع درجه است. ریشه اصلی این دیدگاه، به اعتقاد پیشین برمیگردد که برای اهل کبیره خلود در آتش عقیده دارند؛ گرچه به ادله عقلی و نقلی نیز استدلال میکنند. در مقابل این دیدگاه، دیدگاه امامیه و اشاعره است که شفاعت را نسبت به اهل کبایر و برای إسقاط عذاب و بخشش گناهان عقیده دارند.
یکی از مستندات این اقوال آیه ی )وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى((انبیاء: 28) می باشد.در حالی که شیعه و اشعریه رضایت در اینجا را نه رضایت از عمل بلکه رضایت از دین دانسته،معتزله شفاعت را زیادتی ثواب و تعظیم تعبیر کرده وصاحبان گناه کبیره را مشمول شفاعت تلقی نمی کند.و لذا در تحلیل و نقد این دیدگاه باید گفت:"«ارتضی» اطلاق داشته و عدم تقیید به عمل تمام است. و نیز از آیات دیگر میتوان استفاده کرد که متعلق «ارتضی»، «دین» است؛ آنجا که میفرماید: )وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُم(. در برخی از روایات نیز به این نکته اشاره شده است: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ قَالَ سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ _س_ يَقُولُ: ....وَ أَمَّا قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ )وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى( فَإِنَّهُمْ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى اللَّهُ دِينَهُ.مضافا اینکهشفاعت نسبت به اهل کبایر در منابع شیعه و اهل سنت در روایت مشهوری به این مضمون از رسول اکرم (ص) نقل شده است: «ادخرت شفاعتي لأهل الكبائر من أمتي»؛ به ویژه در منابع شیعی، به اين صورت نيز نقل شده است:عَنْ عَلِيٍّ (ع) قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) يَقُولُ إِنَّمَا شَفَاعَتِي لِأَهْلِ الْكَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِي فَأَمَّا الْمُحْسِنُونَ مِنْهُمْ فَمَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ». از این رو، ادعای معتزله مبنی بر صحیح نبودن یا ظنی بودن آن پذیرفته نیست.