کد مطلب: 132874 تعداد بازدید: ۱۹۲

جریان‌شناسی فتنه سقیفه

دوشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۳۷:۳۵
کارگاه آموزشی جریان‌شناسی سیاسی صدر اسلام با محوریت فتنه سقیفه و نگاه تطبیقی در حوزه علمیه حضرت معصومه(س) خرم‌دره برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی مدرسه علمیه حضرت معصومه(س)، نشست فرهنگی_پژوهشی با محوریت جریان‌شناسی سقیفه با نگاه تطبیقی ویژه مبلغات شهرستان باحضور حجت الاسلام والمسلمین هاشمی از اندیشکده ققنوس انقلاب در دانشگاه کار خرمدره برگزار شد.

استاد هاشمی  در ابتدای بحث گفت: سقيفه  اولين و بزرگ‌ترين انحرافي بود که تداوم انقلاب پيامبر(ص) را به مخاطره انداخت؛ زيرا پس از وقوع اين حادثه، شاهد روي کارآمدن افرادي هستيم که به علت ناآشنايي با حقايق و معارف انسان‌ساز اسلام، و با دنباله‌روي از اغراض و اهداف جاه‌طلبانه، موجب پيدايش بدعت‌هاي فراواني شدند که زدودن آن‌ها از جامعه اسلامي، ناممکن بود؛ تا آنجا که حضرت علي(ع) درباره انحراف زمان خلفاي ثلاث مي فرمايد: "به خدا سوگند! پيشوايان پيش از من کارهاي شگفتي انجام دادند و به عمد با رسول خدا(ص) به مخالفت پرداختند. اگر مردم را وادار به ترک آن‌ها مي‌کردم و آن بدعت‌ها را به حقيقتي که در زمان حضرت رسول(ص) بود، برمي‌گرداندم، سپاهيانم از اطرافم پراکنده مي‌شدند و در لشکرم جز من و تعداد اندکي باقي نمي‌ماند"

ایشان بیان کرد در بحث جریان‌شناسی سقیفه دو بحث مطرح است: یکی تحلیل جریان ایمانیدیگری تحلیل محل نزاع

قدم اول تحلیل، تحلیل قواعد جزئی است برای مثال علت ریزش مومنین چه بود؟ پیدا کردن محل نزاع در هر فتنه‌ای جزئی است باید آن قاعده اصلی را فهمید به عنوان نمونه شخصیت‌شناس باید بود نه شخص‌شناس.

اولین فتنه مهم و مادر، فتنه سقیفه می‌باشد. نهضت پيامبر(ص) که اولين پيام آن مساوات و برابري انسانها است، سه روز بعد از رحلت پيامبر(ص) در سقيفه با احتجاجات هواداران ابوبکر که مبتني بر سنت‌هاي قبيله‌اي در جاهليت بود، به انحراف کشيده شد. اين اولين و بزرگ‌ترين انحراف و شکافي بود که بين مسلمانان به وجود آمد. اين شکاف رفته‌رفته، به حدي گسترش پيدا کرد که درسال 61هجری وقتی امام حسین(ع) برای احیا و اصلاح دین جدش قیام کردند منجر به شهادت ایشان شد. واقعه کربلا، بيانگر عمق فاجعه‌اي بود که ريشه‌هاي آن را بايد در سقيفه جستجو کرد؛ زيرا بدعت‌ها و اجتهاد به رأي خلفاي ثلاث، زمينه به قدرت رسیدن معاویه و یزید شد. بنابراين رخداد سقيفه، تنها غصب حق شخصي امام علي(ع) نبود و تلاش‌هاي حضرت، براي بازگرداندن امر خلافت به جايگاه اصلي‌اش و جلوگيري از انحراف در نظام حکومتي اسلام بود.

ایشان بیان داشت: شیعه در بحث سقیفه دو ادعا دارد: غصب جانشینی و شهادت حضرت زهرا(س).  هر دو ادعا طبق نظر سنی‌ها نامعقول است چون شما می‌گویید مسلمین منصوب خدا را کنار زدند در صورتیکه مومن این کار را انجام نمی‌دهد اگر جواب دهیم آنها مومن نبودند این مشکل را حادتر می‌کند چون روایتی از پیغمبر گرامی(ص) هست که می‌فرماید: "امت من در بین امت‌ها بهترین امت محسوب می‌شود کسی که مومن نباشد سه سال سختی در شعب ابی‌طالب را تحمل نمی‌کند".

مسلمانان دو دسته بودند: مهاجرین و انصار و در این باب که چرا انصار در فتنه سقیفه به انصار پیوستند باید علت دانسته شود حتی در باب ایمان مهاجر و انصار آیه نازل شده بود: (وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ)

 وی در رابطه با راهبردهای سقیفه گفت: کسب اعتماد عمومی، تفکیک بین حکم الله و حکم رسول و تحلیل سیاسی

استاد هاشمی  ویژگی‌های خلیفه اول را بیان کرد از جمله: سبقت در اسلام آوردن، سن بالا، هر طایفه طبقه‌بندی دارد که ابوبکر بزرگ طایفه بود و جزء بزرگان طایفه خودش بود این خصوصیات در ایشان سبب گردید جزء صدر نشینان در کنار پیامبر باشد، با پیامبر رابطه سببی داشت و داماد پیامبر بود، همراه دائم پیامبر بود، اهل پول خرج کردن بود و با این کار بلال را آزاد کرد همین خصوصیات تاثیر زیادی در وجاهت ابوبکر داشت همین خصوصیات سبب اعتماد عمومی او در نظر مردم گردید.

در مورد راهبر دوم علامه  طباطبایی می فرمایند: در مدینه دوخط فکری وجود داشت: خط خدا و رسول، لیدرهای آن زمان

آن‌ها بین حکم خدا و پیغمبر تفکیک قائل شدند  و گفتند که باید مطیع دستورات خدا بود اما نسبت به دستورات رسول فضیلت مطرح است و به خاطر همین از انجام دادن بعضی از دستورات پیامبر سرباز می‌زدند و عمل نمی‌کردند. چنانچه از امام خمینی(ره) آمده: ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است.

وی در مورد  راهبر سوم اذعان داشت که اگر علی خلیفه شود نه علی می‌ماند نه اسلام و نه سنت نبوی به خاطر همین حضرت زهرا(س) در خطبه‌ای که ایراد فرمودند اشاره کردند که شما به خاطر تحلیل سیاسی خودتان به ابوبکر رای دادید در صورتی که همین فتنه شما را فریب داد.

در ادامه استاد روایاتی را ازائمه بیان کرد: امام صادق(ع) می فرمایند: "کسی که افراد را به خودش دعوت کند در صورتی که اعلم‌تر از او وجود دارد بدعت‌گذار و گمراه است".

در امالی شیخ صدوق روایتی از سلمان نقل می‌کند که سلمان از رسول خدا(ص): سوال کرد وصی بعد از شما چه کسی است؟ رسول خدا(ص) آنجا جواب را  ندادند و رفتند در مسجد صدایم کرد و گفت بعد از موسی  چه کسی وصی موسی شد؟ جواب دادم یوشع (اینجا پیامبر می‌خواهد قاعده یاد دهد) چرا؟ چون یوشع عالم‌ترین فرد برای موسی بود.

الان ما قاعده امامت را  با عصمت بیان می‌کنیم در صورتی که پیامبر(ص) به اعلم‌تر بودن را اشاره کردند.

مَا وَلّتْ أُمّةٌ أَمْرَهَا رَجُلاً قَطّ وَ فِيهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ ، إلاّ لَمْ يَزَلْ أَمْرُهُمْ يَذْهَبُ سَفَالًا حَتّی يَرْجِعُوا إلَی مَا تَرَكُوا رسول خدا می فرمایند: هيچ اُمّتی (نكره در سياق نفی إفاده عموم می‏‌كند) هيچگاه امرش را به مردی نسپرده و زمام اُمورش را به فردی نداده است، در حالتی كه در ميان آن جماعت، أعلم از او بوده باشد؛ مگر اين‌كه هميشه امر آن اُمّت به سوی تباهی و خرابی و فساد مي‌رود؛ تا زماني‌كه از اين كار برگردند و زمام امر خود را از دست غير اعلم گرفته، به دست اعلم بسپارند.

پس نتیجه این می‌شود اگر فرمان خدا و پیغمبر بر زمین باقی بماند آفت آن در این دنیا و در آخرت نیز شامل حال آن‌ها می‌گردد.

ما دو نوع جنگ داریم؛ جنگ نرم و جنگ سخت. ما الان در حال حاضر گرفتار جنگ نرم هستیم، فضای مجازی بستری مناسب برای این نوع جنگ را فراهم آورده است. اثر تخریبی جنگ نرم خیلی بیشتر از جنگ سخت است. غدیر هم با جنگ نرمی که در آن زمان اتفاق افتاد، فراموش شد. در جنگ نرم کشتار و خونریزی نیست، بلکه با شایعات و فرافکنی افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. در جوامع امروز هم دشمنان با جنگ نرم به اهداف خود در جوامع می‌رسند. امام حسین علیه السلام با شایعه و افترا به شهادت رسیدند و بنی‌امیه با دهان روزه امام را شهید کردند. کار به جایی رسیده ولی خدا را در خانه خدا با آیه خدا به شهادت رساندند.

سقیفه جنگ نرم را آغاز کرد، وقتی پیامبر خواستند وصیت نامه بنویسند، گفتند که رسول خدا هذیان می‌گوید و این‌گونه به بنای سقیفه را بنا نهادند. در گام دوم، هنگامی که رسول خدا از دنیا رفت، فریاد زدند که پیامبر فوت نکرده است شایعه عدم مرگ او را پخش کردند. گام سوم، این بود که هنگامی که پیامبر در بستر بود کسی را به جای پیامبر به مسجد فرستادند تا نماز بخواند، گرچه رسول خدا مانع شدند. گام چهارم، عده‌ای را در مسجد جمع کردند و گفتند علی(ع) جوان است و تجربه ندارد به درد خلافت نمی‌خورد. گام‌ پنجم، گفتند نبوت و امامت در یک خانه جمع نمی شود. گام بعدی، انکار غدیر بود.

حضرت زهرا(س) با شش گام مهم به مقابله با این جریان سقیفه پرداختند: گام اول، خطبه‌خوانی. گام دوم، تبلیغ چهره به چهره. گام سوم، حرکت شبانه. گام چهارم، اعلام برائت. گام پنجم، کار عاطفی. گام ششم، وصیت‌نامه سیاسی

استاد هاشمی گذری هم به شهادت حضرت زهرا(س) زد و گفت: سنی‌ها این مسئله را قبول ندارند در صورتیکه ابوبکر بعد اجماع کردن با مسلمانان به در خانه علی(ع) رفتند تا از ایشان بیعت بگیرند ایشان قبول نکردند و منجر به آتش زدن درخانه  اهل‌بیت(ع) گردید و حضرت زهرا(س) جراحت دیدند در پایان ایشان با تحلیل کامل جریان سقیفه و نگاه تطبیقی و بیان مسائل روز جامعه به سوالات طلاب پاسخ دادند.