خانم بیاتمنفرد:
خدا روزی رسان است.
دوشنبه ۱۹ دى ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۰۰:۱۵به گزارش روابط عمومی مدرسه علمیه خدیجه کبری(س) روز دوشنبه مورخ 9 دیماه 1401 هیئت هفتگی حضرت خدیجه کبری(س) با سخنرانی خانم بیات منفرد مشاور محترم مدرسه و بیان احکام توسط خانم علمیفرد مدیر محترم مدرسه در حضور بانوان برگزار گردید.
در ابتدا خانم بیات ضمن اشاره به موضوع این جلسه که در خصوص افزایش رضایتمندی از زندگی است بیان کرد: ترس از آینده و چگونگی تأمین روزی یک نگرانی عمومی است. روزی، یکی از نیازهای اساسی انسان است و از این رو، معمولاً این نگرانی وجود دارد که آینده چه خواهد شد؟ آیا روزی فردا خواهد رسید؟ و ... در این حالت، آینده، تاریک و مبهم ارزیابی میشود و به همراه آن، اضطراب و نگرانی از فردا، شکل میگیرد. ترس و نگرانی اگر به اندازه باشد و از حد متعارف نگذرد عامل تحرک برای کسب روزی است. انسان بیخیال برای کسب روزی تلاش نخواهد کرد و همین امر موجب بروز مشکلات فراوانی در زندگی وی خواهد شد. پس نگرانی به اندازه کم آن مفید است؛ اما اگر افزایش یابد و از حد معمول بگذرد به افزایش تنیدگی و فشار روانی منجر شده، رضایت از زندگی را به مخاطره می اندازد.
وی در ادامه گفت: امام علی(ع) یکی از عوام هلاککننده مردم را، ترس از فقر میداند. بخل ورزیدن یکی از پیامدهای این ترس است. فرد تصوّر میکند اگر از مال خود ببخشد، فقیر میگردد و همین نگرانی موجب بخل ورزی میگردد غافل از اینکه با این کار بهسوی فقر ، شتاب کرده است؛ زیرا فرد بخیل، گاهی به جهت ترس از فقیر شدن به اندازۀ افراد فقیر از آنچه دارد استفاده میکند؛ این یعنی شتاب به سوی فقر و فقیری در عین دارایی.
خانم بیاتمنفرد خاطر نشان کرد: آینده، معلولِ نداری یا کمداری نیست؛ قرآن کریم میفرماید: «قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَانَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنفَاقِ وَكَانَ الإنسَنُ قَتُورًا؛ بگو اگر مالک خزانههای رحمت پروردگار من [نیز] میبودید، باز هم امساک میکردید، به جهت ترس از این که انفاق، مایه فقر شود و البته انسان تنگ نظر است.»
معلوم میشود که ریشۀ این ترس را در عوامل بیرونی نباید جستجو کرد؛ بلکه پدیدهای است روانی که ریشه در شناخت دارد . گذشته از بخل ورزیدن، پدیده شوم دختر کُشی نیز ریشه در ترس از روزی داشته است. خداوند متعال می فرماید: «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَدَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ؛ فرزندانتان را به جهت ترس از فقر نکشید؛ ما روزی آنها و شما را تأمین میکنیم.
وی در این زمینه افزود: در فرهنگ جاهلی دختران را زنده به گور میکردند؛ چون آنها را مصرفکننده روزی میدانستند و معتقد بودند این کار موجب فقر و تنگدستی میگردد از این رو، هرگاه به آنان مژدۀ دختر را میدادند چهرۀ آنها در هم میرفت و به شدت ناراحت میشدند.
این استاد حوزه در خصوص تضمین روزی از جانب خداوند عنوان کرد: روزی، انسان تأمین شده است. خداوند متعال، تضمین کرده است که روزی انسان را در هر شرایطی تأمین میکند. تأمین کننده، روزی کسی است که مالک آفرینش است، و تضمینکنندۀ آن کسی است که مقتدر و شکستناپذیر است. قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ؛ خداست روزیرسان و اوست دارنده نیرویی سخت استوار.»
وقتی انسان بداند روزیاش به دست صاحب قدرت است، احساس اطمینان و آرامش میکند. هیچ جنبندهای در روی زمین نیست مگر آنکه روزیاش بر عهده خداست.
وی در پایان همین بخش افزود: اگر باور کنیم راحت زندگی میکنیم؛ آن گاه که انسان از هیچ چیز آگاه نبود روزی او رسید و زندگیاش تأمین شد. زندگی امروزش نیز مشمول همین قاعده است واقعیتها تغییر نکردهاند پس آنچه موجب نگرانی میگردد نگرشمان است و اشتباه نگرش ما در این است که واقعیتهای روزی را نشناخته و به آنها باور نداریم. این یک اصل است که روزی انسان را خداوند تعیین کرده و هیچ کس نمیتواند مانع آن شود. پیامبر خدا درباره حقیقت یاد شده این گونه اطمینان میدهد که اگر همۀ آفرینش جمع گردند تا چیزی را که برای تو مقدر شده از تو برگردانند، نمیتوانند و اگر همۀ آفرینش تا چیزی را که برای تو مقدر نشده به تو دهند، نمیتوانند.
این، واقعیت نظام روزی است. اگر به این واقعیت باور داشته باشیم، راحت زندگی میکنیم. اگر بدانیم روزی ما تعیین شده است و هیچ کس نمیتواند از آن بکاهد و هیچ قدرتی نمیتواند مانع آن شود، آن گاه احساس راحتی میکنیم و میتوانیم از زندگی خود لذت ببریم. امام علی میفرماید: «مَن وَثِقَ بِأَنَّ ما قَدَّرَ اللهُ لَهُ لَن يَفوتَهُ استَراحَ قَلبُهُ؛ کسی که مطمئن باشد آنچه خدا برای او مقدر کرده فوت نمیشود، دلش آرام میگیرد.»
خانم بیاتمنفرد در پایان سخنان خود ضمن گرامیداشت سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی سخنان خود را به نقل خاطرهای از این سردار رشید اسلام به پایان برد.
فرمانده یگان فاطمیون خاطره ای از آرامش سردار اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی مقابل جنگندههای آمریکایی روایت کرده است: «ما معمولا برای سرکشی به مناطق تحت درگیری با هلی کوپتر در رفت و آمد بودیم. یکی از روزهایی که منطقه «حنف» در مرز عراق و سوریه از دست داعش آزاد شده بود به خواست حاج قاسم بنا شد به آنجا برویم تا سری به وضعیت منطقه و نیروها بزنیم و از اوضاع مطلع شویم. آمریکاییها هم اعلام کرده بودند «تا مدار 55 درجه این منطقه کسی حق نداره نزدیک بشه.» هنگام پرواز حاجی شروع کرد در دفترش مطالبی را یادداشت کردن. همزمان جنگندههای آمریکایی هم با دیدن هلیکوپتر ما تلاش میکردند ما را از مسیرمان منحرف کنند. البته آنها نمیدانستند هلیکوپتر حامل چه شخصیتی است. من که مضطرب شده بودم چند بار به حاجی گفتم جنگندهها دارند نزدیک ما میشوند. اما ایشان با آرامش به نوشتن ادامه داد و حتی سرش را هم بلند نکرد که نگاهشان کند. چند دقیقه بعد به منطقه که رسیدیم سردار سلیمانی در نقطه صفر مرزی نماز شکر خواند و برگشتیم.»