نشست اخلاقی مدرسه علمیه الزهرا(س) زنجان
سه شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۱۸:۳۳به گزارش روابط عمومی مدرسه علمیه الزهرا "س" زنجان، جناب آقای نعمتی فرمودند: انسان هر اندازه بخواهد می تواند در علم موفق باشد ولی تا زمانیکه نور دین در دلش روشن نشده باشد نادان است. دل به عنوان مرکز فهمیدن و فهماندن باید همچون اینه صاف باشد تا حقایق علم را جذب کند و آن را به دیگران منعکس نماید شرایط اولیه جذب نور معرفت ،جلای قلب است آیات 26و27آیات الرحمن به این موضوع اشاره می کند .
حضرت على(علیه السلام) به فرزندش امام حسن(علیه السلام) فرمودند: «أَحْىِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَةِ، وَأَمِتْهُ بِالزَّهادَةِ وَقَوّهِ بِالْیَقینِ، وَنَوِّرْهُ بِالْحِکْمَةِ، وَذَلِّلْهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ; قلب را با موعظه و اندرز زنده کن و هواى نفست را با زهد و بى اعتنایى بمیران، دل را با یقین نیرومند ساز، و با حکمت و دانش نورانى نما، و با یاد مرگ رام کن»
ایشان درباره جنبه های مختلف قلب گفت:
1. آنچه دل را مى میراند 2. آنچه دل را زنده مى کند 3. آنچه باعث قساوت قلب مى شود 4. آنچه قلب را صیقل مى دهد 5. اقسام قلب.
سپس در ادامه به رابطه ی قلب با قساوت قلب ادامه داد: قساوت قلب؛ عواملى که باعث قساوت قلب مى شود فراوان است. برای مثال رسول گرامی اسلام (صلى الله علیه وآله) مى فرمایند: «لا تُکثِرِ الکلامَ بِغیرِ ذِکرِ اللهِ، فإنَّ کَثْرَةَ الکلامِ بغیرِ ذِکرِ اللهِ قَسْوَةُ القَلْبِ، إنَّ أَبْعَدَ الناسِ مِنَ اللهِ القَلْبُ القاسىِ؛ در غیر از یاد خدا زیاده گویى نکنید، زیرا زیاده گویى در غیر یاد خدا، موجب سخت دلى مى شود و دورترین مردم از خدا، انسان سخت دل است»
هم چنین امام على(علیه السلام) فرموده است:
«ما جَفَّتِ الدُّمُوعُ إلاّ لِقَسْوَةِ القُلوبِ، وَما قَسَتِ القُلوبُ إلاّ لِکَثَرَةِ الذُّنُوب؛ اشک ها نخشکید مگر به سبب سخت شدن دل ها و دل ها سخت نشد مگر به سبب فزونى گناه»و در روایات دیگر عواملى مثل: شنیدن لهو، بسیارى مال و ثروت، نگاه کردن به شخص بخیل و ترک عبادت را باعث قساوت دانستند.
در ادامه ایشان به زنگ زدایی قلب اشاره کرده و گفت: زنگ زدایی قلب با یاد مرگ و تلاوت قرآن صورت میگیرد. سپس به روایتی از رسول خدا (ص) اشاره کردند که مى فرمایند: «إنّ هَذِهِ القلوبَ تَصْدَأُ کما یَصدأ الحدیدُ إذا أصابَه الماءُ. قیلَ: وما جَلاؤُها؟ قال: کَثْرَةُ ذِکْرِ الموتِ وَتِلاوَةِ القرآنِ;همچنان که اگر آهن آب به آن برسد زنگ مى زند، این دل ها نیز زنگار مى بندد. عرض شد: صیقل دادن آنها به چیست؟ فرمود: بسیار به یاد مرگ بودن و تلاوت قرآن»
هم چنین به جایگاه استغفار در صیقل دادن قلب اشاره کرد که امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «إنَّ لِلقُلوبِ صَدأً کَصَدأِ النُّحاسِ، فَاجلُوها بِالإستِغْفارِ; دل ها نیز همچون مس زنگار مى بندد، پس آنها را با استغفار صیقل دهید»
ایشان دربارهی اقسام قلب بیان کرد: تعبیرات در این زمینه گوناگون است. امام صادق(ع) فرموده است:
«القُلُوبُ أرْبَعةٌ: قلبٌ فیهِ نفاقٌ وإیمانٌ، وقَلبٌ مَنْکوسٌ، وقَلْبٌ مَطْبوعٌ، وقَلْبٌ أزْهَرُ أنْوَرُ... وأمّا الأزْهَرُ فَقَلْبُ المُؤمِنِ...;قلبها چهارگونه است: قلبى که در آن نفاق و ایمان است، و قلبى که وارونه است، و قلبى که مهر بر آن خورده، و قلبى که نورانى است و خالى از غیر خداست. قلب نورانى قلب مؤمن است»
یک نوع قلب هست که روایات روى آن تأکید دارند و آن « قلب سلیم » است که امام صادق(ع) در این زمینه فرموده است: « القلبُ السّلیمُ الّذى یلقى رَبّهُ ولَیْسَ فیه اَحَدٌ سِواهُ;قلب سلیم قلبى است که خدا را ملاقات کند در حالى که غیر از او در آن نباشد.»
و همان حضرت(ع) فرموده است: « صَاحِبُ النِّیَّةِ الصّادِقَةِ صَاحِبُ القَلْبِ السَّلِیمِ، لأَنَّ سَلامَةَ القَلْبِ مِنْ هَواجِسِ المَذْکُوراتِ تُخْلِصُ النِّیَّةِ للهِ فی الأُمورِ کُلِّها;کسى که نیّت صادقى دارد صاحب قلب سلیم است چرا که سلامت قلب از شرک و شک، نیّت را در همه چیز خالص مى کند»
ایشان هم چنین به جایگاه صبر و شکیبایی اشاره کرده و گفت: هرگاه خدا نعمتى به مؤمن ببخشد شکر مىگوید و هرگاه مصیبتى به او رسد صبر و شکیبایى مىکند. اما قلب وارونه، قلب مشرکان است همانگونه که خداوند فرموده است: «(أَفَمَنْ یَمْشِى مُکِبّاً عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن یَمْشِى سَوِیّاً عَلَى صِرَاط مُّسْتَقِیم);آیا کسى که به رو افتاده راه مى رود به هدایت نزدیکتر است یا کسى که راست قامت در صراط مستقیم گام برمى دارد»؟!
ایشان سخنان خود را چنین به پایان رساند: به وسیله زهد قلبت را بمیران و به وسیله یقین آن را تقویت کن، یعنى روح انسان داراى دو جنبه ملکوتى و حیوانى است، جنبه ملکوتى را با موعظه زنده کن و جنبه حیوانى آن را بمیران. توجه داشته باشید که زهد این نیست که انسان از اجتماع بیرون برود و از مال و هستى خود دست بکشد و مثل راهبان زندگى کند، بلکه زهد به این است که انسان اسیر مال و مقام و موقعیت اجتماعى خود نباشد و امیر بر آنها باشد که اگر یک وقت از دستش رفت غصّه نخورد و ناراحتى نکند.
لازم به ذکر است در پایان معاون فرهنگی با طلاب راجع به ساعات فرهنگی به رایزنی پرداخت.