نشست علمی –پژوهشی
جمعه ۲۸ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۱۱:۱۷به گزارش روابط عمومی، حجتالاسلام والمسلمین آقایاری ضمن تسلیت ایام محرم با مقدمهای بحث خود را شروع کرد: در ابتدای سخن به آیه 110 سوره آل عمران تمسک جست:
کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَبِ لَکَانَ خَیْراً لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفَسِقُونَ
شما بهترین امّتى هستید که براى مردم ظاهر (وگزیده) شده اید. به خوبیها فرمان مىدهید و از بدیها و زشتیها، نهى مىکنید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب (نیز به چنین آئین درخشانى) ایمان آورده بودند، قطعاً برایشان بهتر بود. برخى از آنان مؤمنند، ولى بیشترشان فاسقاند. این آیه بیان میدارد آمران به معروف و ناهیان منکر و کسانی که ایمان به خدا دارند، بهترین امت هستند پس این آیه نشانگر اهمیت مساله امر به معروف و نهی از منکر میباشد. برای رسیدن به این هدف والا باید اصلاحات در جوامع انسانی و اسلامی صورت پذیرد.
ایشان امر به معروف را به مزرعه آبیاری شده و نهی از منکر را به آفتزدایی تعبیر کرد و مراحل امربه معروف و نهی از منکر را بیان کرده و گفت: با این مراحل میتوان به هدف مطلوب رسید:
ا. مرحله قلبی 2. مرحله زبانی 3. مرحله عملی که این وظیفه حکومت میباشد. ائمه و بزرگان ما این اسلوبها و روشها را در جهت هدایت انسانها عملی میکردند. لذا از امامان معصوم(ع) سبکها و اسلوبهای زیادی در مساله امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده است:
اسلوب اول: اسلوب گفتگو و تبیین امور است اسلام دین گفتگو و گفتمان است. وقتی در ماجرای سقیفه ابوکر را به عنوان امام امت معرفی کردند این حق ولایت بر امت در آن زمان از حضرت علی(ع) گرفته شد اما ایشان بعد از مرگ عمر در جلسهی ویژگیهای خود را ذکر کردند و فرمودند:"مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ". ما هم میتوانیم با شکیبایی عواقب گناهان را تبیین کنیم.
اسلوب دوم: اسلوب مشفقانه و محبتآمیز است. باید زمینه انجام معروفات را ایجاد کنیم چون با فطرت انسان عجین است.
اسلوب سوم: تحریک عواطف. در اینجا تذکردهنده از ارزشهای مورد قبول گنهکار استفاده میکند و وارد امر و نهی میشود.
ابراهیمبنمهزم میگوید: روزی در مدینه از نزد امام صادق علیهالسلام بیرون آمدم و به خانهام رفتم. در آن هنگام مادرم با من زندگی میکرد. در خانه، به خاطر موضوعی با مادرم مجادله کرده و سخنان درشت و تندی به وی گفتم. فردای آن روز بعد از ادای نماز صبح، دوباره به محضر امام صادق علیهالسلام مشرف شدم. هنگام ورود بدون آنکه حرفی زده باشم، امام با عتاب به من فرمود: «ای ابن مهزم ما لک و لخالدة اغلظت فی کلامها البارحة اما علمت ان بطنها منزل قد سکنته و ان حجرها مهد قد غمرته و ثدیها وعاء قد شربته... فلا تغلظ لها؛ ای پس مهزم! تو با خالده چه کردی؟ آیا در سخن دیشب او درشتی کردی؟ آیا نمیدانی شکم او مدتها منزل و آغوشش گهواره و سینهاش ظرف غذای تو بوده است؟... دیگر با او درشتی مکن». در اینجا امام صادق(ع) از تحریک عواطف استفاده کردند.
اسلوب 4: سبک هنرمندانه است. مانند: سرود "سلام فرمانده" که نهادینه شد و روایت متناسب با این اسلوب در المهجه البیضاء ج 5 ص 205 بیان شده است:
و قال عمرو بن دينار: تكلّم رجل عند النبيّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فأكثر فقال النبيّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: (كم دون لسانك من باب؟ فقال: شفتاي و أسناني قال: أما كان في ذلك ما يردّ كلامك.