کرسی حکومت دینی در اندیشه امام خمینی(ره)
یکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۱۸:۲۸به گزارش روابط عمومی مدرسه علمیه الزهرا(س) زنجان، دومین کرسی حکومت دینی در اندیشه امام خمینی(ره) برگزار گردید که در این نشست، استاد ارائه کننده در تبیین موضوع به معنای حکومت پرداخت ایشان در معنای لغوی به زمامداری اشاره کرد و در معنای اصطلاحی ضمن اشاره به تاثیر مبانی در تعاریف بیان داشت از جمله تعاریفی که شده این است که حکومت، فرمانروایی یک شخص یا هیئتی به منظور تنظیم و اصلاح امور و نظم امر معاش است. همچنین ایشان تعریف ژان ژاک روسو را که حکومت را واسطه بین رعایا و هیئت حاکمه جهت قانون و حفظ آزادی سیاسی میداند را نیز تبیین نمود. ایشان همچنین ضروری بودن حکومت از منظر جوامع از نظر تاریخی و نظری مورد دقت قرار دادند. در راستای تعریف دین نیز با اشاره به آیه «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» فطری بودن گرایش به دین را مورد توجه قرار داده و اشاره داشتند دین مجموعه کاملی از معارف نظری و قوانین در راستای اداره امور فرد و اجتماع می باشد.
ایشان با سه مولفه ضرورت حکومت، داعیهداری دین در بیان قوانین اجتماعی و گرایش فطری به دین، ضرورت حکومت دینی و تلاش برای پذیرش دین را مورد تاکید قرار دادند.
ایشان در این راستا به روند تاریخی گسترش حکومت در ابعاد کمی و کیفی همزمان با پیشرفتهای بشر اشاره کرده و در تلقی ساختار حکومت نیز به شاکله حکومتهای امروزی اشاره نموده و مدل ساده شده آن را در حکومت پیامبر(ص) در مورد بررسی قرار دادند و ارکان حکومت یعنی مردم، قانون و حاکم را مورد مداقه قرار داد.
این استاد ضمن تبین زمامداری پیامبر به مبانی الهی آن نیز اشاره کرد و با این بیان که تنها ولایت قابل دفاع ولایت الهی میباشد و ولایت پیامبر و معصومین نیز در طول ولایت الهی و تنفیذ آن ولایت میباشد. بر همین اساس است که همانگونه که ولایت الهی مطلق و بی قید و شرط است؛ ولایت پیامبر نیز مطلق است.
از منظر فریقین ولایت و حکومت مطلق از آن خدا است و حق تصرف کامل دارد.
از آنجایی که پیامبر(ص) واسطه وحی و مجری این حکومت بوده و در زمان معصومین نیز ادامه داشته؛ لذا این حکومت و ولایت و سرپرستی قید دیگری جز آنچه از ناحیه خداست وجود ندارد.
ایشان در ادامه با دو رویکرد نقلی و عقلی به ضرورت حکومت دینی پرداخت. در رویکرد نخست به توقیع شریف «اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعوُا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا ... اشاره نموده و ضرورت رجوع به روات حدیث که مصادیق آن علما خواهند بود را مورد توجه قرار داد.
در محور دوم نیز با توجه به گرایش فطری دین که در واقع قوانین الهی است و از طرف دیگر حکومت که چیزی جز جاری ساختن قوانین نیست. ضرورت و گرایش به حکومت دینی یعنی جاری ساختن قوانین دین به دست فردی آگاه شجاع مدیر و مدبر و خدا ترس را مورد تاکید قرار داد.
ایشان در راستای تبین حکومت فقیه و شبهه دیکتاتوری ولی فقیه به سخنان امام خمینی(ره) اشاره نمود که میفرماید: «شما از ولایت فقیه نترسید، فقیه نمیخواهد به مردم زورگویی کند. اگر یک فقیهی بخواهد زورگویی کند این فقیه دیگر ولایت ندارد، اسلام است در اسلام قانون حکومت میکند، پیغمبر اکرم(ص) هم تابع قانون بود، تابع قانون الهی، نمیتوانست تخلف بکند.» (صحیفه امام، جلد10، ص310)
امام خمینی(ره) درباره ضرورت تشکیل حکومت دینی میفرماید: «قصد اصلی این است که یک حکومت اسلامی عدلی مبتنی بر قواعد اسلامی حاصل شود. آن مقصد اعلای ماست». (صحیفه امام، ج5، ص 25-23)
روایت و احادیث زیادی نیز بر این امر دلالت می کند. به عنوان مثال؛ امام علی(ع) فرمودند: شایسته است کسی بر نوامیس و خونها و درآمد و قوانین مسلمان دست یابد که بخیل باشد بر اموال مسلمانان حرص ورزد. نباید جاهل و نادان باشد.
نظرات ناقد
1. با توجه به اینکه در تمام دنیا حکومت وجود دارد ضرورت حکومت دینی چیست؟
2. زاویه حکومت الهی با غیر الهی در چیست؟ آیا اختلاف در مجری و اجرای قانون است؟
3. چرا با تکیه بر عقل حکومت اداره نمیشود؟
4. ولایت در مساله سفیه مطرح است و جامعه متمدن است. پس نیازی به ولایت در جامعه نیست.
نظرات استاد
1. استاد به نقطه مشترک یعنی لزوم و ضرورت حکومت اشاره نموده و بیان داشت: جامعه به عنوان جامعه مسلمان حتی بدون لحاظ شیعه بودن معتقد است باید قوانین الهی جامعه جاری شود.
در دفاع از این قوانین و لزوم اجرایی شدن آن ایشان به حکمت خالق، بینیازی و علم ایشان به نیازها و منافع بشر اشاره کرد. حکومت الهی نیز چیزی جز اجرای قوانین الهی نمیباشد. با این مبانی اعتراف بر ضرورت حکومت دینی لزوم شایستهگزینی ولایت فقیه مطرح میشود. حکومت باشد قانون الهی باشد و مجری آن آگاه معتقد به این قوانین و تقوای الهی داشته باشد.
2. در رابطه با نقطه افتراق حکومت دینی ایشان ضمن اشاره به دو بستر قانونگذاری الهی و غیرالهی به منافع و مضار اشاره کرده و نقطه افتراق را در قانون و مبانی آن بیان داشت. در راستای حاکم و هیئت اجراکننده قوانین به موارد علم و آگاهی، اعتقاد به لزوم و ضرورت اجرا قوه تدبیر و تقوا را لازمه اجرا معرفی کرد.
3. در پاسخ به حکومت عقلا و جمع عقلی ایشان عقل را در درک مصلحت آخرت و امور معنوی حتی در مصالح دنیوی ناتوان تبیین نمود. چنین است که قوانین بشری گاهی تغییرات ذاتی داشته و برخی از حقوق مثبته نفی میشود و گاهی هر آنچه نفی میشد اثبات میشود. در تفاوت کیاست و تدبیر ایشان کیاست را خرد ذاتی و دست افزاری برای تدبیر و ساماندهی امور تعریف شد.
4. مبنای ولایت بر سفیه، نیاز میباشد. لذا هر جا نیاز باشد ولایت نیز مطرح میباشد. مثل بحث نکاح دختر و ولایت پدر. در مساله حکومت دینی نیز به دلیل تعارضات میان افراد جامعه، نیاز به وجود ولی ضرورت دارد.
جمعبندی
با توجه به ضرورت وجود حکومت نیازمند مجری که معتقد به قوانین و تقوای الهی داشته باشد؛ از آنجایی که لازمه حکومت ولایت و سرپرستی بوده و ولایت تنها متعلق به خداوند است؛ لذا حکومت الهی اجتناب ناپذیر میباشد.
در این راستا ضمن بیان مثال به اندیشه امام با مبنای لزوم توجه به مصلحت اجتماع و لحاظ نمودن مقتضیات زمان و تقدم حکم حکومتی اشاره کرد.
ایشان در حاشیه به قدرت و توان قهریه جهت اعمال قوانین نیز اشاره شد. چنانچه در مورد طالوت قرآن اشاره مینماید. إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ...
با توجه به استنادات فوق و تبیین اندیشه امام خمینی(ره)، به این نتیجه میرسیم که حکومت دینی با قوانین الهی باید اداره شود و در این راستا نیاز به مدبر و قهوه قهریه میباشد.
